یکی از نکات قابل توجهی که در چند آیه قرآن از جمله آیات 123 و 124 سوره انعام به آن پرداخته شده وجود فریبکاران اجتماعی و افرادیست که به دنبال فریفتن دیگران و کج ساختن راه آنها از راه خدا و پیامبران خدا است. بیان برخی از این آیات از جمله آیات مورد اشاره بگونهای است که غرضورزان کینهتوز را به فکر استفاده از آن برای ضربه زدن به ساحت قرآن انداخته است. به روشنی میتوان دید که اگر چنین غرضورزیهایی با سکوت یا پاسخ نامتناسب روبرو شود، به تدریج، ذهن فعال و پرسشگر جامعه و به ویژه جوانان و تحصیلکردگان کمتر آشنا با مبانی دینی را درگیر کرده و نسبت به حقانیت قرآن با تردیدهای جدّی روبرو میسازد. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و کتابخانهای گردآوری شده به این نتیجه دست یافتیم که از یکسو این پرسشها و ابهامات، نکاتی است که در عموم کتابهای تفسیری به آنها پرداخته شده و این چیزی نیست که نویسندههای غربی تازه به آن دست یافته باشند. از سوی دیگر عموم مفسران، هریک با مذاق و مشربی که دارند تلاش برای رفع این ابهام داشتهاند. رایجترین پاسخ درباره ناسازگاری این دست آیات، وجود فریبکارانی با اصل آزادی و اختیار و همچنین عدالت الهی، در این نکته است که «جعل» در آیه ناظر به فراهم بودن زمینههای خیر و شر است. البته بودند کسانیکه که «جعل» را به معنای آفرینش دانسته است.