دانشیار گروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی ، oveysi@maaref.ac.ir
چکیده: (46 مشاهده)
سرگذشت حضرت موسی (ع) درسورههای متعدد و از زوایای مختلفی بیان شده است. در آیه بیست و هفتم سوره طه، آغاز رسالت ایشان و درخواست آن حضرت مبنی بر رفع گره زبان مطرح میشود. معلول دانستن لکنت زبان به سبب ماجرای ذغال و طلا در کودکی موسی(ع)، با توجه به تبارشناسی آن تا تفاسیر یهودیان از تورات و تلمود و میدراش، تفسیری اسرائیلی از آیه تلقّی میگردد. با توجه به ظاهر آیه، بیان لکنت زبان آن حضرت، شبهاتی مبنی بر تناقض عیوب جسمانی با مقام نبوت و ناکارآمدی آن در مقام تبلیغ القاء مینماید. در این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی سعی برآن است تا با بررسی تفاسیر فریقین، دلالت آیه مذکور بر نقص حضرت موسی(ع) یا عدم آن روشن گردد. برخی مفسران اسباب غیر جسمانی برای لکنت زبان موسی (ع) ذکر نمودهاند؛ مانند خوف از قبطیان، التزام به عدم تکلم با غیر خدا به وسیله زبانی که با خدا سخن گفته، افصح بودن هارون (ع) نسبت به موسی(ع). اما اکثر آنان بر مبنای روایت جمره، سببیت نقص جسمانی اعم از مادرزادی و یا عارضی را پذیرفتهاند. این روایت علاوه بر مشکل سندی، در دلالت نیز با ادلّه قرآنی و روایی معتبر، ناسازگار است. در صورت تفسیر آیه نامبرده بر اساس روایت مذکور، باید با قول به رفع آن بر اثر دعای موسی (ع) از استقرار شبهه احتراز نمود.