آیات قرآن انسان را در اعمال اختیاری و تعیین سرنوشت خودمختار و مسئول میدانند، در مقابل، ظاهر ادلهای از سعادت و شقاوت ذاتی انسان حکایت دارند، دانشمندان اسلامی با مشربهای گوناگون و اخیراً علامه طباطبائی با روش تفسیری خود تلاش در رفع این ناسازگاری ظاهری نمودهاند، تازگی نظر علامه نویسندگانی را با روشهای تطبیقی و فلسفی به بیان آن کشانده اما این مقاله با روش توصیفی تحلیلی روش ایشان، نظر تفسیریاش در حل این تناقض را بیان میکند. نتیجه مقاله بیانگر آن است که علامه طباطبایی در رفع تناقض دو روش انتخاب نموده: بر اساس قانون علیت، سرشت انسان را عاری از سعادت و شقاوت دانسته و با آیاتی مانند آیه تبلیغ و ... سرنوشت انسان را در اثر اعمال اختیاری وی میداند، از این رو دلالت ادله بر سعادت و شقاوت ذاتی را اقتضائی دانسته نه علیت تامه. ایشان ضمن قبول صحت صدور احادیث دال بر سعادت و شقاوت ذاتی، آنها را در دستههایی بهنحویکه با دلایل اختیاری منافی نباشد، تبیین مینماید.