۷ نتیجه برای جبر و اختیار
علی غفارزاده، حمزه علی بهرامی،
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
آیه ۲۴ انفال مشهور به «آیه حیلوله» یکی از بلیغترین و جامعترین آیات متشابه قرآن است که مشتمل بر معارف عقلی، اعتقادی، اخلاقی و تربیتی و محل معرکه آراء مفسران و اندیشوران قرآنی است. این آیه از سه بخش تشکیل شده که بخش میانی آن؛ یعنی «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبـِهِ»، مشتمل بر ابهامهایی است که مورد توجه مفسران فریقین قرار گرفته و باعث اختلافهای شدید میان آنان شده است. در این مقاله، دو دیدگاه کلی: برداشت جبرگرایانه و غیر جبرگرایانه گزارش شده و با نقد و رد دیدگاه جبرگرایانه به تقویت دیدگاه دیگر پرداخته شده است؛ آنگاه دیدگاههای غیر جبرگرایانه مانند «حیلوله قهر»، «حیلوله مهر»، «حیلوله بهمعنای سلطه و حاکمیت و قدرت الهی»، «حیلوله بهمعنای نهایت قرب الهی به انسان» تبیین و نقد شده است. نگارندگان با بررسی مفهوم واژه «حول» از نگاه اهل لغت و ادب بر حسب تطور تاریخی، مبنای روشنی را اتخاذ نموده و با ضمیمه کردن دلایل، قرائن و شواهد، دیدگاه مختار خود را تحت عنوان «حیلوله مهر و قهر» ارائه کردهاند.
جواد پاک، محمدتقی رفعت نژاد، رحمت الله عبدالله زاده آرانی،
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
وجود آیات متعدد پیرامون مسأله قضا و قدر الهی و آزادی و اختیار انسان باعث رواج گفتگوها در میان متکلمان، حکما و مفسران اسلامی و ارائه عقاید و آرائ متفاوتی شده است. این امر در تفاسیر کلامی از نمود بیشتری برخوردار است. در این میان فخررازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه برداشتهای متفاوتی در این باره داشتهاند؛ فخررازی با تکیه بر مبانی کلامی اشعری صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی و وقوع همه حوادث عالم را به دلیل تعلق قضا و قدر الهی امری حتمی و ضروری و تخلف از آن را محال دانسته و طباطبایی با استدلال به آیات و روایات و دلایل عقلی هیچ گونه ملازمهای میان این دو قائل نیست. افزون بر این، اعتقاد یا عدم اعتقاد به مسائلی چون نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت^ در تفسیر، حجیت عقل در تفسیر و حسن و قبح عقلی، بخشی از دلایلی است که موجب برداشتهای متفاوت فخررازی و طباطبایی از آیات مرتبط با مسأله مذکور شده است.
هادی شفیعی ناطق، علی نصیری،
دوره ۱۱، شماره ۴۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش پیشروی به بررسی نقش مبانی کلامی فخررازی در تفسیر آیات جبر و اختیار پرداخته است. تفسیر به رأی یکی از نکات مهمی است که باید در تفسیر آیات قرآن از آنها برحذر بود. ازجمله مصادیق آن دخالت دادن مبانی و دیدگاههای شخصی حاصل از استنباطهای غیرمنقح مفسر است. این تحقیق نشان میدهد که دیدگاه جبرانگاری فخررازی در تفسیر آیات مشهور به جبر و اختیار تأثیر بسزایی داشته است و مبانی وی با بسیاری از آیات قرآن ناسازگار است. فخررازی گرچه دارای دیدگاه جبری است، اما میکوشد خود را منکر آن معرفی کند. ایشان با تکیه بر دیدگاه شخصی خود، از ظواهر برخی آیات بهصراحت دست میکشد و دیدگاه جبری خود را در تفسیر آیات جبر و اختیار، بر قرآن تحمیل مینماید که این امر مصداق بارز تفسیر به رأی است.
هادی شفیعی ناطق، علی نصیری،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
جبر و اختیار ازجمله موضوعات مورد بحث میان مفسران است. این نوشتار با توجه به تعریف و نقشی که قدرت انسان در تعیین جبری یا اختیاری بودن افعال دارد، با استفاده از روش عرضه تفسیر قرآن بر مبانی کلامی متقن دینی برگرفته از آیات و روایات، به نقش قدرت انسان در افعال از منظر فخررازی و علامه طباطبایی با اهتمام به آیه ۱۲۵ انعام پرداخته است. از نظر فخررازی، افزون بر اراده، قدرت انسان به هنگام صدور و همراه فعل از سوی خدا ایجاد میشود پس تأثیری در حصول فعل نداشته، شرح صدر و ضیق صدر، همان داعی بوده که اعطایی خداست. از منظر علامه طباطبایی آثار وجود قدرت و اراده از انسان بوده و در حصول فعل مؤثرند، اما چون وجود انسان در ذات و عمل وابسته به خداست، این تأثیر مستند تام به خدا نیز میباشد. آیه ۱۲۵ انعام با مدعای فخررازی کاملاً بیگانه است. نتیجه نظر فخررازی جبر و نظر علامه طباطبایی امر بین الامرین است.
علی رنجبر، محمد حسن زمانی،
دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
هدایت و اضلال الهی دارای دو نوع ابتدایی و جزایی است؛ هیچیک از این دو نوع منافاتی با اختیار انسان ندارد؛ چراکه یا قابل استناد به خداوند نیست و یا اگر هست، اختیار انسان را سلب نمیکند. اما هدایت ابتدایی که به معنای نشان دادن راه کمال و سعادت به انسان است و هدایت جزایی که نتیجه بهره گرفتن اختیاری انسان از اسباب هدایت ابتدایی خداوند است و نیز اضلال جزایی که نتیجه سوءاختیار خود انسان است، با وجود قابل استناد بودن این سه قسم، به خداوند اما منافاتی با اختیار انسان ندارد، اما اضلال ابتدایی قابل استناد به خداوند نیست. بحث هدایت و اضلال الهی از آن جهت دارای اهمیت است که شبهه معروف جبر در هدایت و ضلالت را پاسخی درخور میدهد؛ چرا که ظاهر اضلال و هدایت الهی این است که انسان اختیاری در گمراه شدن نداشته و خداوند افراد را وادار به راه درست یا نادرست مینماید. این پژوهش ثابت میکند که هدایت و ضلالت انسان به اختیار خود اوست.
سعید نمازی زادگان، احمد آقائی زاده ترابی،
دوره ۱۴، شماره ۵۵ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مفسّران از آغاز تاکنون، ذیل آیه ۸۴ سوره اسراء، در بیان معنای «شاکلته» مواضع چندی داشتهاند؛ برخی آیه را بینیاز از تفسیر دانستهاند اما بیشتر مفسّران به اجمال برای «شاکله» معانیای چون: نیت، خُلق و خوی، عادت، دین و مذهب، ذات و طبیعت را مطرح کردهاند ولی توضیح بیشتری ندادهاند و فقط در تفاسیر قرن ۱۴ به پیامهای اعتقادی و ابعاد انسان شناختی «شاکله» توجّه اندکی شده است. بیشتر تفاسیر عامّه در تفسیر «شاکله» به اقوال پیشینیان اکتفا کرده و فاقد داوری و تحلیل است و اگر توضیحی داده شده است، بیان آنان موهم جبر بوده است. چنانکه بیشتر مفسران امامیه نیز تا اواخر قرن ۱۴ همانند بقیه تفاسیر، به اجمال از کنار آیه گذشتهاند، ولی آنان با الهام از روایات اهل بیت در تفسیر «شاکله» از اندیشه جبر مطلق مصون ماندهاند. نخستین تفسیری که در قرن ۱۴به اهمیت بحث شاکله توجّه کافی کرده و به تفصیل، شبهه جبر را از حریم آیه زدوده و تأثیر جدّی در اندیشه مفسّران پس از خود داشته، تفسیر است، هر چند این تحوّل به تفاسیر عامّه راه نیافته است.
عادل فاطمیان، علی نصیری، مصطفی کریمی،
دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
قرآن کریم در آیاتی از جمله آیات ۱۲۳ و ۱۲۴ انعام به وجود فریبکاران اجتماعی اشاره نموده است که با غرضورزی و کینهتوزی به فکر آسیبرسانی و ضربهزدن به ساحت قرآن کریم و آموزههای آن است. بیتوجهی به پاسخ درخور به اینگونه افراد ذهن فرهیختگان جامعه را نسبت به معارف دینی و حقانیت قرآن کریم با تردید مواجه خواهد ساخت. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانهای بهدنبال تبیین مکر الهی در قرآن کریم با تاکید بر آیات فوق است. پرسشها و ابهامهای مطرحشده از سوی غربیان تازگی ندارد و در آثار و منابع تفسیری به آن پاسخ درخور داده شده است. از سوی دیگر عموم مفسران، هریک با مذاق و مشربی که دارند تلاش برای رفع این ابهام داشتهاند. رایجترین پاسخ درباره ناسازگاری اینگونه آیات، وجود فریبکارانی با استفاده از اصل آزادی و اختیار و نیز عدالت الهی در این نکته است که «جعل» در آیه ناظر به فراهم بودن زمینههای خیر و شر است. البته عدهای «جعل» را بهمعنای آفرینش دانسته ولی اینکه چه کسی فریبکار باشد را بر اساس اصل آزادی و اختیار میدانستند. همچنین پاسخ مفسران درباره چگونگی گریبانگیر شدن فریب فریبکاران این است که مطابق سنت الهی و با توجه به عاقبت شومی که در انتظار فریبکار و عاقبت امیدوارکنندهای که در انتظار فریبخورده است، در اصل فریبکار متضرر اصلی است.